معنی جنگ و جدال ادبی

حل جدول

جنگ و جدال ادبی

استیزه


جنگ و جدال

دار و گیر


جنگ و جدال

تگاب

چالش

کارزار

کلنجار


جدال

جنگ، ستیزه، پیکار


جدال و کشمکش

تنازع، مجادله، مشاجره، منازعه، اختلاف، دعوا، جنگ، نزاع

فرهنگ عمید

جدال

جنگ، ستیز: بی‌خیل و بی‌سپاه شکستی سپاه‌ها / بی‌جنگ و بی‌جدال گُشادی حصارها (لامعی: ۶)،
پیکار، رقابت: جدال بر سر قهرمانی،
کشمکش، جروبحث، بگومگو،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جدال

آرزم، بحث، پرخاش‌جویی، پیکار، جر، جنگ، حرب، خصومت، رزم، زدوخورد، ستیز، ستیزه، عناد، کشمکش، گیرودار، مجادله، مخاصمه، مرافعه، مشاجره، معرکه، مقاتله، منازعه، مناقشه، نبرد، نزاع، نقار

فرهنگ معین

جدال

(مص ل.) نبرد کردن، (اِمص.) دشمن، (اِ.) جنگ، ستیز. [خوانش: (جِ) [ع.]]


ادبی

(~.) [ع - فا.] (ص نسب.) نوشته ای که موضوع و سبک آن ادبی باشد، نوشته هایی که با فنون ادبی بستگی داشته و درباره ادبیات باشد.

واژه پیشنهادی

ترکی به فارسی

ادبی

ادبی

فارسی به عربی

ادبی

ادبی، تعلیمی

معادل ابجد

جنگ و جدال ادبی

134

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری